په نه په جدید
خواستم برم بیرون ،مامانم پرسیدکجا میری؟ گفتم میرم دفترچه کنکور بخرم. گفت میخوای کنکور بدی ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ میخوام الکی ۴تا تیک بزنم که فقط وسط امتحان یه ساندیسو یه کیک بم بدن
***************************
بابام اومده میگه: میخوای بخوابی؟ -اره. خب الان مسواك زدی؟ - بله. با خمیر دندون زدی؟ - بله. خب خاك تو سرت! میگم چرا؟ - سه تا موقعیت پـَـ نـَـ پـَـ برات جور كردم هیچی نگفتی
***************************
دسمال من زیر درخت آلبالو گم شده پـَـ نـَـ پـَـ زیر درخت زردآلو گم شده. خبر داری؟ پـَـ نـَـ پـَـ منتظرم 20:30 خبرشو بم بده با خبر شم. بی خبری؟ پـَـ نـَـ پـَـ با خبرم می خوام سورپرایزت کنم خودمو زدم به کوچه علی چپ.
***************************
بال طوطیشو پانسمان کردم میگم این دارو رو بریز تو آبش. میگه آب خوراکیش ؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ تو آبی که باهاش طهارت میگیره ! چون دستش پانسمانه نمیتونه آفتابه رو خوب بگیره !
***************************
دیروز سر میز نهار نشستیم مامانم واسه بابام غذا میکشه بعد از من میپرسه واسه تو هم بکشم؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ اومدم اینجا نشستم خیالم راحت بشه شماها غذاتون رو کامل میخورید
***************************
عکس نیمه ی راست صورتم رو گذاشتم فیس بوک. اومده میگه : عکس نصفه گذاشتی رو پروفایلت ؟ پـَـ نـَـ پـَـ توی حراج بودم ۵۰% تخفیف بهم خورده این شکلی شدم رفتم خونه به مامانم سلام کردم جواب منو نداد یه ساعت تو چشمام زل زده میگم چیزی شده میگه من چی بگم که تو در جوابم نگی پـَـ نـَـ پـَـ
***************************
رفتیم شام خونه خالم اینا ...بعد از این برنجهایی که خیلی قد میکشه درست کردن ...پسر داییم میگه مامان این برنجه ؟؟!!!!بعد شوهر خالم از اون ور میز برگشت گفت پـَـ نـَـ پـَـ ماکارانی رو گذاشتیم تو وایتکس این شکلی شده !!!!!
***************************
خونه یارو تو برج 20 طبقه .. اونم تو الهیه تهرانه. مامور سرشماری اومده پرسیده: آیا منزل شما مجهز به سیستم سرمایشی، گرمایشی هست؟ پـَـ نـَـ پـَـ هم دیگر رو موقع گرما فوت میکنیم موقع سرما ها میکنیم
***************************
تو تاکسی نشسته بودیم که یهویی تگرگ گرفت، راننده گفت اه اینا تگرگه ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ لشگر ابابیلن اومدن سلاح جدیدشونو آزمایش کنن
***************************
پـَـ نـَـ پـَـ حقوقی :
برگ جلب سیار محکوم علیه رو دادم به موکلم ، میگه زنگ بزنم 110 واسه بازداشت طرف ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ زنگ بزن نیروهای سازمان ملل بیان جمعش کنن ببرنش گوانتانامو...
***************************
نصفه شبی پدرم اومده دیده پشت کامپیوترم. میپرسه بیداری؟ پـَـ نـَـ پـَـ روحم خوابیده جسممو گذاشتم رو صندلی چروک نشه